رسيدن قيمت نفت ايران به بشكهاي 98 دلار را به عموم مردم فلسطين، لبنان، سوريه، عراق و افغانستان تبريك عرض مينماييم
تركه بالاي پل هوايي ايستاده بوده ميگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بي شعور ... اينجا اصلأ آب ردميشه كه پل زدن؟
آسمان را مي نگرم تو را ميبينم خورشيد را مي نگرم تو را ميبينم ماه را مي نگرم تو را ميبينم خوب مسخره از جلوم برو كنار ديگه !
يك ضرب المثل رشتي هست که ميگه رسيدي خونه بزن تو گوش زنت تو نميدوني براي چي زدي ولي اون ميدونه براي چي خورده
يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر...وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب
آبادانیه میره تو یه کتابفروشی .... میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟ ........... کتابفروش میگه : نه ........ آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!
به رشتیه می گن زنتو تو باغ با یه مرده دیدن .می گه اووووووووه چقدر قضیه رو گنده می کنید باغ کدومه چندتا درخت بیشتر نبوده
یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می کرده .ترکه می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه کشف و اختراع مرد .بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می کنی
تركه مشغول گرفتن ماهي از دريا بوده يه نفر رهگذر ازش سوال مي كنه چندتا گرفتي ؟تركه ميگه اگر اين يكي رو بگیرم 9 تاي ديگه هم بگيرم مي شه 10 تا
تركه ميره صدا و سيما تِست دوبلوري بده، خلاصه ميشينه اون پشت و مسئول اونجا ميگه شروع كن. تركه ميگه حنا-دختري در مزرعه...:پدر حنا: حنا بيا شامتو بخور.مادر حنا: حنا بيا شامتو بخور.برادر حنا: حنا بيا شامتو بخور!جناب مسوول شاكي ميشه، ميگه: برو بيرون آقا وقت مارو نگير! تركه ميگه: آخه چرا!؟ يارو ميگه: مرتيكة ابله، حنا اصلاٌ پدر مادر نداره! تركه ميگه: آقا تورو جون بچههات يك فرصت ديگه به من بده. خلاصه اونقدر التماس مي كنه تا طرف راضي ميشه. باز تركه ميره پشت دستگاه، ميگه:خانواده دكتر ارنست...دكتر ارنست: حنا بيا شامتو بخور!!!!!!
ارسال شده توسط AR 0 نظرات
برچسبها: داستان طنز، یه ترکه
يه روز يه تركه پري دريايي مي بينه عاشقش مي شه ميگه واي تو چه قد خوشگلي زن من مي شي پري ميگه آخه من كه آدم نيستم تركه ميگه فكر كردي من آدمم!!!!!!!!!!!!
سه تا اصفهانی با هم مسابقه زیر آبی میزارن، هر کی سرشو زود تر از آب بیرون میاورد باید بقیه رو پیتزّا مهمون میکرده ...... هر 3 تاشون میمیرن
سه تا ديوانه هم اتاقی بودن - يک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا پايين می پرن و ميگن که ما سيب زمينی هستيم و داريم تو روغن سرخ ميشيم و سومی ساکت نشسته ! رييس بيمارستان هم طبق معمول رفت که اين دیوونه رو مرخص کنه. پرسيد تو چرا با دوستات نيستی ؟ اون هم گفت : آخه من کف ماهی تابه چسبيدم
تا حالا دقت کردی همه ی چیزهای خوب خانوم هستن؟خورشید خانوم، مهتاب خانوم، پروانه خانوم...اما همه ی چیزهای بد آقا هستن:آقا دزده، آقا گاوه، آقا گرگه....
يه روز يه یارو ميره ماهي بگيره تور رو مي اندازه تو دريا هرچي مي كشه درنمي ايد ميره زيره آب مي بينه ماهي ها تور رو بستن دارن واليبال بازي مي كنند
روزي سه تا ديوونه ميرن عروسي دو تا شون ميرن وسط و شروع مي کنن به رقصيدن يکيشون ميشينه کنارو شروع مي کنه: قرمز سبز زرد آبي.......قرمز سبز زرد آبي بهش ميگن تو چرا نمي رقصي ؟ ميگه من رقص نورم.
وقتي از همه چي خسته شدي وقتي حس مي كني همه درها به روت بسته شده وقتي دلت پر از غم و غصه است تا جايي كه مي توني دستات رو به طرف آسمون بلند كن و با تمام توانت بزن تو سرت
ارسال شده توسط AR 0 نظرات
برچسبها: داستان طنز
پسره ميره خواستگاري، پدر عروس ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزِينه! پدر داماد ميگه پسرم! پاشو پاشو بريم يک دختر گازِسوز پيدا كنيم!
يه اصفهانيه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاكمه ميكردن! قاضي بهش ميگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چكش هستيد! يهو يكي از افراد بسيار محترم جامعه از پشت دادگاه داد ميزنه: اي كثافت بي شرف! دوباره قاضي ميگه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چكش هم هستيد! دوباره اون فرد محترم ميگه: اي آشغال كثيف! قاضيه اين دفعه ديگه عصباني ميشه و ميگه: آقاي فرد محترم جامعه! ميدونم كه به خاطر اين بي رحمي و جنايت چقدر از اين آقا بدتون مياد، اما اگه يك بار ديگه از اين حرفاي رکيک بزنين ناچار ميشم كه از دادگاه اخراجتون كنم! فرد محترم ميگه: مساله اين نيست كه ازش بدم مياد، مشكل اينه كه من 15 ساله كه همسايهي اينام و در طي اين 15 سال هر وقت خواستم ازش چكش قرض بگيرم، گفته كه ما چكش نداريم!
پليس به تركه: اينجا ماهيگيري قدغنه!!!
تركه: ولي اينجا تابلو نزدين!!!
پليس: نزديم كه نزديم، زود باش از بالاي اون آكواريوم بيا پايين
تركه: ولي اينجا تابلو نزدين!!!
پليس: نزديم كه نزديم، زود باش از بالاي اون آكواريوم بيا پايين
از ترکه می پرسن سخت ترین کار چیه؟ میگه نمک تو نمکدون ریختن،میگن واسه چی میگه آخه سوراخ هاش خیلی ریزه!
لره به پسرش شک می کنه، بهش می گه: ها کن ببینم. پسرش ها می کنه. لره می زنه تو گوشش می گه: کره خر! دختر بازی می کنی؟
به ترکه ميگن اگه سردت باشه جه كار مي كني؟ ميگه نزديك بخاري مي نشينم. ميگن اگه خيلي سردت باشه چه كار مي كني؟ ميگه به بخاري مي چسبم. ميگن اگه خيلي خيلي سردت باشه چكار مي كني؟ ميگه معلومه ديگه! بخاري رو روشن مي كنم!
نيروي انتظامي ميريزه خونه لره - لره با منقل ميپره تو استخر و داد ميزنه: از اينجا به بعدش به شما ربطي نداره، به نيروي دريايي ربط داره
ارسال شده توسط AR 0 نظرات
برچسبها: پلیس، نيروي انتظامي، نيروي دريايي
خروسه، سگه و خره تصميم ميگيرن از ايران فرار کنن. ازشون مي پرسن چرا؟ خروسه مي گه آنقدر ساعتو عقب جلو مي کنن نفهميدم کي بايد بخونم. سگه مي گه نفهميدم من بايد بگيرم، 110 بايد بگيره يا بسيجيا. خره مي گه هويتمون گم شده نمي دونم من خرم، ترکا خرن يا لرها
يه آمريكاييه مي خواد حال اردبيليه رو بگيره ميبرتش امريكا بهش ميگه زمين رو بكن اونم مي كنه. بعد از ده متر كندن ميرسن به يه سيم. امريكاييه ميگه اين يعني ما صد سال پيش تلفن داشتيم. تركه ميگه حالا تو بيا بريم اردبيل. اونجا بهش يه بيل ميده ميگه بكن صد متر مي كنن به هيچي نميرسن تركه ميگه اين يعني ما صد سال پيش موبايل داشتيم
معادله جالب: از سن خودت 16 سال کم کن. باقيمانده رو با 7 جمع کن. اگه عدد زوج بود با 1 جمع و اگه فرد بود از يک کم کن. اگه رنگ تيره رو دوس داري ضرب در 3 کن و اگه رنگ روشن رو دوس داري ضربدر 3.5 کن. نتيجه نهايي رو ول کن. حال خودت چطوره
هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز ترکه. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ میگه: ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه
به ترکه ميگن: يه ميوه خوشمزه، آبدار و شيرين نام ببر، ميگه: خيار! بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟ ميگه: با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه
جايزه نوبل شيمي به محمود احمدي نژاد تعلق گرفت. زيرا ايشان توانستند ريال را به پهن تبديل كنند
ارسال شده توسط AR 0 نظرات
برچسبها: احمدي نژاد
ترکه تو ماشينش آهنگ عربي گذاشته بوده با صداي بلند. بهش گير مي دن مي گه : اي بابا نميشه تو اين ماه محرم يه قرآن شاد گوش بديم.
به غضنفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست! گفت: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!...... گفتند نه. منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت...... گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!..... گفتند: یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت...... گفت: بازم نفهمیدم!....... گفتند: ای بابا...بابات رخت از این دنیا بربست....... بازم نفهمید!...... آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله...بابای خرت! مرد....... گفت: خر ما که بابا نداشت.
معلم اظيظم عز اينکه خاندن و نوشطن به من ياد دادي حظار بار عذت ممنونم ... مهموود عهمدي نجاد
ارسال شده توسط AR 0 نظرات
برچسبها: احمدي نژاد، معلم
اشتراک در:
پستها (Atom)